تهران - تحریریه - عربستان سعودی با 100 میلیارد دلار پیشنهاد نقد آماده است تا پاکستان را روانه جنگ با ایران کند، اما چرا اسلام آباد به تهران حمله نمی کند؟
یکی از دوستان مطلبی را برای من ارسال کرد در مورد تشویق پاکستان برای درگیری نظامی با ایران. این دوست ما در مطلب خودش گفته بود که امریکاییها در حال آرام کردن مرزهای پاکستان هند و همچنین صلح با طالبان هستند تا با سرمایه گذاری ۱۰۰ میلیارد دلاری در این کشور، ارتش قدرتمند پاکستان را به سمت مرزهای ایران متمایل کنند. آنچه در ادامه میخوانید پاسخی سریع به این دوست عزیز بود که گفتم شما هم از برخی موارد آن مطلع باشید. البته این همه مطلب نیست و به صورت خلاصه و صرفاً یک پاسخ تلگرامی بوده است.
در مورد پاکستان این برآورد آمریکا، اروپا و سعودیها است که میخواهند با وعده کمک دروغین به پاکستانیها آنها را وارد جنگ با ایران کنند، اما در خود پاکستان چنین باور و نظری وجود ندارد و به هیچ عنوان ارتش و دولت روی این مسئله محاسبه نمیکنند که به بزرگترین و اصلیترین متحد خود چه مردهایی از در طول هفتاد سال گذشته کم هزینه ترین و آرام ترین نقطه برای اسلام آباد بوده، در برابر بزرگترین و اصلیترین دشمن تاریخی و راهبردی این کشور یعنی هند را حمله کرده و آن را تضعیف کنند...
نکته بعد، در طول چند دهه گذشته و از دهه هشتاد قرن گذشته و در دولت ضیاءالحق پاکستانیها به خوبی دروغهای آمریکاییها پی بردند، چرا که در همان سالها هم دولت پاکستان با وعده کمک در حوزه زیرساختی و تکنولوژیک حاضر شد در ماجرای حمله شوروی به افغانستان مهمترین و اصلیترین پناهگاه القاعده و گروههای مجاهدین شود. اما چند سال بعد آمریکا در فروش جنگندههای اف ۱۶ و سایر اقلام نظامی به پاکستان به شدت بسته عمل کردند.
امروز هم اگر پاکستانیها بخواهند حتی یک پاسخ مثبت کوچک در این مورد به غربیها و سعودیها بدهند، آنها باید نیمی از این پول را در پاکستان اپل سرمایه گذاری کنند، که تجربه نشان داده که چنین کاری نمی کنند! دیگر آنکه هر جنگی برای پاکستان میتواند ۲ تا ۳ برابر این عدد خسارت به بار بیاورد!! آیا در پاکستان واقعاً کسی فکر میکند که در قبال ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری با کشوری وارد جنگ شوند که به جز بمب اتم در همه حوزههای دیگر با آن تقریبا هم تراز است؟
مسئله بعد به بافت درونی پاکستان برمیگردد. حدود ۲۰ تا ۲۲ درصد از جمعیت پاکستان را شیعیان تشکیل میدهند که قرابت بسیار زیادی با ایران دارند و از سوی دیگر همواره رهبران و مسئولان پاکستانی از گروهها و جریانهای شیعی یا نزدیک به شیعیان در نهایت گروههای دوست نزدیک ایران برخواستهاند و آنها هیچ تمایلی ندارند که با درگیر شدن با ایران جمعیت ۴۰ تا ۴۵ میلیونی خود را ناراضی کرده و عملاً وارد یک جنگ داخلی شوند. این موضوع را بارها خود مقامات اطلاعاتی و امنیتی پاکستان به همتایان ایرانی خود گوشزد کردهاند.
بگذارید در این مورد یک مثال بسیار ساده برای شما بزنم و آن هم مخالفت ارتش پاکستان با وارد شدن به جنگ یمن جهت کمک به سعودیها بود. مقامات پاکستانی به خوبی فهمیدند که این جنگ جنگ آنها نیست و هرگونه حضور در جنگ یمن می تواند جایگاه آنها به عنوان خط دفاع جهان اسلام در برابر هندوهای افراطی را برای همیشه از بین ببرد.
موضوع بعدی که این مسئله را با صفر برابر میکند، مسئله نفوذ و حضور چینیها در پاکستان است. کشور چین به تنهایی برابر با تمام کشورهای عربی و غربی در طول چند دهه گذشته به پاکستانی گها در حوزه تکنولوژیک (نظامی و غیرنظامی تا بمب اتم) و اقتصادی کمک کرده است. چینیها به هیچ عنوان اجازهای ولو به صورت اندک هم به پاکستانیها نمیدهند که در قبال دریافت ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری - آن هم روی هوا - با کشوری که دوست پکن به شمار میرود و دشمن دشمن این کشور است وارد درگیری شوند.
بنابراین مسئله درگیری نظامی پاکستان با ایران احتمالی برابر با صفر دارد و در اسلام آباد هیچ کس حاضر نیست حتی با وعده سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری هم با کشوری مثل ایران که نقش بسیار پررنگی در ساختار سیاسی - امنیتی، فرهنگی و اجتماعی پاکستان دارد وارد کوچکترین منازعهای شود. پاکستانیها به خوبی میدانند که نباید مانند صدام حسین برای خوشآمد غرب هم یک دوست تاریخی و راهبردی را از دست بدهند و هم اینکه مردم خود را ناراضی کنند و در نهایت هم آبروی خودشان را در جهان اسلام ببرند. با این اوصاف باید گفت که فقط یک فرد احمق در پاکستان می تواند به چنین موضوعی فکر کند.
منبع: اخبار سوریه
پایان/
نظر شما